Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7800 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chop
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chopped
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shields
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
boasts
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boasted
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boast
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
lofts
U
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
loft
U
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
bow
U
ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bowing
U
ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bowed
U
ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bows
U
ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
drive
U
ضربه از پایین
drives
U
ضربه از پایین
downward stroke
U
ضربه رو به پایین
down stroke
U
ضربه رو به پایین
downward travel
U
ضربه رو به پایین
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
under arm stroke
U
ضربه پایین دست
downstroke
U
ضربه بطرف پایین
downstroke
U
ضربه درجهت پایین
Without wishing to belittle
[disparage]
[denigrate]
the importance of this issue, I would like to ...
U
بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
under arm low return
U
ضربه کوتاه پایین دست
naeryo jireugi
U
ضربه دست پایین رونده
under arm clear
U
ضربه بلند از پایین دست
fatter
U
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fats
U
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fat
U
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fattest
U
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
uppercut
U
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
uppercuts
U
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
low blow
U
ضربه بوکس خطا به پایین تراز کمر
keystroke
U
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
busied
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
down the line
U
ضربه از کنار زمین
dragrope
U
طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
bounce pass
U
پاس با ضربه به زمین لاکراس
physiocratic system
U
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
clothesline
U
ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
ground stroke
U
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
net shot clear
U
ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
scratch one's back
<idiom>
U
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
drop shot
U
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
chopper
U
توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
choppers
U
توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
so as to
U
برای
[اینکه]
in order to ...
U
برای
[اینکه]
inorder to
U
برای اینکه
in order that
U
برای اینکه
so that
U
برای اینکه
for
U
برای اینکه
because
U
برای اینکه
to the end that
U
برای اینکه
icing
U
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
inorder to
U
به خاطر اینکه برای
in order that he may go
U
برای اینکه برود
in order that i may go
U
برای اینکه بروم
what with
<idiom>
U
برای اینکه ،درنتیجه
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
crosscourt shot
U
ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
in orders that it may beeasier
U
برای اینکه اسان تر شود
to be on the safe side
U
برای اینکه احتمال اشتباه
euphonically
U
برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
we eat that we may live
U
میخوریم برای اینکه زنده باشیم
benifit of elergy
U
امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
slap shot
U
ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
our offer to render a service
U
حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
mercerize
U
موادشیمیایی زدن به پارچههای نخی برای اینکه حریرنماشوند
balances
U
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
dirty bit
U
برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
balance
U
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
to garble the coinage
U
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
to paynize wood
U
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
cancels
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
parity
U
برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
to take action to prevent
[stop]
such practices
U
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
cancel
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
assembler
U
پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
analysis
U
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
cts
U
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
habeas corpus
U
میدهد مشعر بر اینکه وی را در محضر دادگاه برای رسیدگی به ادعایش حاضرکند
kickable
U
اسان برای ضربه زدن با پا
putt
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
putted
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
putts
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
ended
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
concentrating
U
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrates
U
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
end
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
concentrate
U
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
ends
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
buffer
U
فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
rogue value
U
موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است
to nick a horse's tail
U
بیخ دم اسب را چاک زدن برای اینکه دم خود را بلند نگاه دارد
unmount
U
برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست
to rough a horse's shoes
U
میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود
to sweat coins
U
مسکوکات رادرکیسه ریختن وتکان دادن برای اینکه ذراتی ازانهاساییده شود
dataset
U
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
flight
U
پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
addressed
U
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
address
آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
addresses
U
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
resets
U
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
reset
U
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
interword spacing
U
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
ended
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
negative
U
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
ends
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
negatives
U
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
end
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
retrospective parallel running
U
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
syntax
U
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
blasts
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
in distance
U
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
approaches
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
break shot
U
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
rugby point
U
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
forces
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
blast
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
approach
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approached
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
theory of epigensis
U
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
drag bunt
U
ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
back-up
U
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back up
U
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
webbing
U
نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
esquire
U
عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
acre
U
برای سنجش زمین
acres
U
برای سنجش زمین
returned
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
dead
U
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
returning
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
scalper
U
پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
intermediate contingency
U
قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
cavaizion
U
[حفر زمین برای سرداب]
cavation
U
[حفر زمین برای سرداب]
difficult terrain
U
زمین مشکل برای عبور
smoke test
U
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
lay up
U
ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع
doubled
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
quick kick
U
کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
doubled up
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
redirects
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
burned
U
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
capture
U
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capturing
U
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
captures
U
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
tees
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
chop
U
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
tee
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
chopped
U
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
ES IS
U
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
hash
U
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
to prove my vow i give my hand
برای اینکه شما را از درستی قول خود مطمئن سازم به شما دست میدهم
heads up
U
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
DCD
U
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
this ground rides soft
U
این زمین برای سواری نرم است
soil improvement
U
بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
shifted
U
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shift
U
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifts
U
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
bracket
U
چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
link
U
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
bank shot
U
پرتابی که به تخته بخورد
chip seal
U
شن بخورد راه دادن
outliner
U
برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
electronic cottage
U
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
Energy Star
U
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
chutes
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chute
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
bow line
U
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
U
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
basket hanger
U
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
incentive
1
affixation
1
gorse melatonin
1
if you have any question please ask us , we are here to help
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com